شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

سه شنبه 25 خرداد 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز هفدهم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

1318/03/25 : روز گل و گیاه ..... 

1326/03/25 : مصوبهء هیئت وزراء در مورد به فروش رساندن

املاک موقوفه برای ساخت آرامگاه رضا شاه .....

1329/03/25 : گزارش علی اصغر حکمت به نخست وزیر و 

تقاضای تعیین دکتر رعدی به سمت نمایندهء ثابت ایران

در یونسکو .....

1332/03/25 : لایحهء دولتی مربوط به نشر

آگهی های دولتی .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




سه شنبه 25 خرداد 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....
 
ترنم قشنگه ، توش پر از پلنگه

ترنم تند میره ، تند میره ، تند میره

شی‌فو ، شی‌فو ، دود ، دود

شی‌فو ، شی‌فو ، دود

رو تاق ترنم ، یه آهو نشسته

ترنم تو کوهه ، تو دشته ، تو راهه

شی‌فو ، شی‌فو ، دود ، دود

شی‌فو ، شی‌فو ، دود
 
ثمین باغچه بان



سه شنبه 25 خرداد 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....               

 

بی مایگی و بدکاری پاینده نخواهد بود ،

گیتی رو به پویندگی و رشد است .

با نگاهی به گذشته می آموزیم :

اشتباهاتی همچون برده داری ،

همسر سوزی و … را

آدمیان رها نموده اند ،

خردورزی ! آدمی را پاک خواهد کرد .....

 




سه شنبه 25 خرداد 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

               

 

      ای آنکه زود خوشنود میشوی ،

       بیامرز آنرا که ندارد جز دعا ...




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

آسمون هفتم 10 .....

سلام .....


تفسیر سکوت من ، یک غربت طولانی

لب تشنه و تب کرده ، در ظهر بیابانی .....

 

یارب دل من خون شد ، از دیده به بیرون شد

رحمی بنما جانا ، این بنده که مجنون شد .....!!  

 

 

 

" آسمون هفتم "




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

آیا می دانید .....

سلام .....

 

آیا می دانید که ، تعداد حشرات موجود

در ۵/۲ کیلومترمربع زمین کشاورزی از ، 

انسانهای موجود در کل دنیا بیشتر است .....




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

شعری از عباس یمینی شریف .....

سلام .....

 

ما گلهای خندانیم

فرزندان ایرانیم

ایران پاک خود را

مانند جان می دانیم

ما باید دانا باشیم

هوشیار و بینا باشیم

از بهر حفظ ایران

باید توانا باشیم

آباد باشی ای ایران

آزاد باشی ای ایران

از ما فرزندان خود

دلشاد باش ای ایران

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

من يار مهربانم

دانا و خوش بيانم

گويم سخن فراوان

با آن كه بی زبانم

پندت دهم فراوان

من يار پند دانم

من دوستی هنرمند

با سود و بی زيانم

از من مباش غافل

من يار مهربانم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

من نغمه سرای کودکانم
شادست ز مهرشان روانم

عباس یمینی شریفم
گیرید ز کودکان نشانم

 

یاد بچه گی هامان به خیر ............

 




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

زندگی نامهء شاعر .....

سلام .....

 

             زندگی نامهء عباس یمینی شریف


                                              

 

نویسنده ، مترجم و شاعر . اول خرداد سال ۱۲۹۸ هجری شمسی 

در محلهء پامنار تهران به دنیا آمد . در پنج سالگی به همراه خانواده

به دهكدهء دربند در نزديكی تهران رفت . با رفتن به مدرسه و مکتب ،

( دبستان انتصاریه و شاهپور تجریش  در دربند ) با دنيای علم و

سواد آموزی آشنا و نهايتا از مدرسه دولتی تجريش گواهينامهء

ششم ابتدايی خود را دريافت نمود . يمينی شريف در خانواده ای

با فرهنگ پرورش يافت و لالايی های دوران كودكی و انس با اشعار

حافظ و سعدی و مولوی و نيز شعرهای روز ، سبب شد او نيز

به شعر و مطالعه روی آورد . 

وى در ۱۳۱۷ وارد دانشسراى عالى و سپس وارد دانشکده‏ى ادبیات

شد و موفق به اخذ لیسانس گردید و آنگاه به استخدام وزارت فرهنگ

درآمد . رشته‏ء مورد علاقهء یمینى شریف آموزش و پرورش کودکان و

نوجوانان بود . در سال ۱۳۲۳ در اولین شمارهء مجلهء " بازى کودکان "

شعرهایش به چاپ رسید و پس از مدتى نیز یمینى شریف به سردبیرى

آن انتخاب شد . در سال ۱۳۲۴ برخى اشعارش وارد کتاب‏هاى ابتدایى

اراک و پس از آن وارد کتاب‏هاى اول و دوم و سوم کلیهء دبستان‏ها شد .

عباس یمینى شریف در سال ۱۳۲۸ به مدیریت مجلات " دانش‏آموز " و

" شیر وخورشید " که دو نشریهء وزارت فرهنگ براى کودکان و نوجوانان

بود ، منصوب شد . در ششم دى ۱۳۳۵ به پیشنهاد جعفر بدیعی  اولین

شمارهء مجلهء " کیهان بچه‏ها " منشر شد . جعفر بدیعی سردبیر و

عباس یمینی شریف مشاور این نشریه بودند . جعفر بدیعی بعدها

به عنوان صاحب امتیاز و عباس یمینی شریف به عنوان مدیر مجله

معرفی شدند . آنان تا سال ۱۳۵۸ با موسسه کیهان همکاری داشتند.

اشعار ایشان در " تهران مصور کوچولوها " ، (تأسیس ۱۳۳۶) و ضمنا

در چند مجله‏ء دیگر که براى کودکان منتشر مى‏شد به چاپ مى‏رسید .

عباس یمینى شریف چه در دانشسراى مقدماتى تهران و چه در

دانشسراى عالى دانشکدهء ادبیات و چه تیچرز کلمبیا رشتهء تحصیلاتش

همیشه آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان بود . در تیچرز کالج کلمبیا

علاوه بر رشته‏ء آموزش و پرورش ، به تحصیل در رشتهء ادبیات کودکان نیز

پرداخت . بعدها نیز به سردبیرى و مدیریت چهار مجله براى کودکان و

نوجوانان رسید . در سال ۱۳۳۴ امتیاز مدرسه‏ء " روش نو " را به کمک

همسرش توران مقومی از وزارت فرهنگ دریافت کرد که بعدها با

گسترش فعالیت به مجموعه آموزشی از کودکستان تا پایان دوره راهنمایی

تبدیل شد و بیش از بیست و پنج سال اداره‏ء آن را عهده‏دار بود . 

در سال ۱۳۳۶ باشگاه بچه‏ها را تأسیس کرد . در سال ۱۳۴۱ با همکارى

عده‏اى از فرهنگیان باسابقه به تأسیس مؤسسه‏ء فرهنگى و غیر انتفاعى

شوراى کتاب کودک پرداخت که هدف از آن راهنمایى و مشاورت با نویسندگان

و شاعران و تصویرگران و مترجمان علاقه‏مند به آثار کودکان و نوجوانان بود که از

سال تأسیس عضویت در هیئت مدیره و خزانه‏دارى شورا را تقبل کرد ،

در سال ۱۳۵۰ به همت وى جایزه‏ء نقدى یمینى شریف تأسیس شد و

از آن تاریخ به بعد هر ساله به بهترین اثر چاپ شده در حوزه‏ء ادبیات کودکان

تعلق گرفت . در سال ۱۳۵۷ با عده‏اى دیگر به تأسیس انجمن پژوهش‏هاى

آموزشى همت گماشت . اشعار و داستانهای عباس يمينی شريف برای

كودكان و نو جوانان به صورت كتابهای متعدد به چاپ رسيده و او را در زمرهء

پر كارترين نويسنده و شاعر كودكان جهان در آورده است . عباس يمينی شريف

تا آخرين رمق خود برای كودكان نوشت و كار كرد و هيچ اوقاتی را خوش تر از

زمانی كه براي آنها می نوشت يا دربارهء آنها سخن می گفت سراغ نداشت .

چند كتاب او جايزه هائی از مراجع ايرانی و بين المللی گرفتند . 

در سال ۱۳۲۲ دو شعر تحت عنوان " ستاره " و " ماده غاز " از وى در

شماره‏هاى چهارم و نهم مجلهء «سخن» به طبع رسید . یمینى شریف در

زمینه‏ء ادبیات کودکان صاحب آثار گوناگون است که از میان آن مى توان به

کتاب‏هاى زیر اشاره نمود : آواز فرشتگان یا شعر کودکان (۱۳۲۵) ؛

قصه‏هاى شیرین (مجموعه شعر، ۱۳۲۶) ؛

گربه‏هاى شیپورزن (مجموعه شعر، ۱۳۴۴) ؛ دو کدخدا (۱۳۲۹) ؛

برق و حریق (ترجمه) ،

روى زمین و زیر زمین (گیاه‏شناسى براى کودکان ، اثر اریاوبر. ا.، ۱۳۳۶) ؛

دنیاگردى جمشید و مهشید (۱۳۲۲) ؛ بازى با الفبا ،

جزیرهء مرجان (اثر پلنتین، ۱۳۳۷) ؛

داستان عروسک (با همکارى اسماعیل والى‏زاده، ۱۳۳۷) ؛

بیژن و شیرین (ترجمه با همکارى دیگران) ، کتاب اول دبستان ؛

فرى به آسمان مى‏رود ؛ آواى نوگلان ؛ پرویز و آیینه ؛

در میان ابرها گل‏هاى گویا (۱۳۵۰) ؛ پورى و لباس‏هاى او ؛ همسایه‏ى عجیب ،

باغ نغمه‏ها (۱۳۵۲) ؛ آه ایران عزیز ؛ دستمال گلدار و گنج بى صاحب ؛

داستان خر و خرکچى ؛ کتاب توکا ؛ خانه بابا على ؛ شعر با الفبا (۱۳۶۳) ؛

سیاهک و سفیدک ؛ نیم قرن در باغ شعر کودکان ؛ فارسى زبان ایرانى ؛

پلنگ یکه تاز (۱۳۷۳) . عباس یمینى شریف در سال‏هاى ۱۳۳۳ و ۱۳۴۵ موفق

به دریافت جایزهء سلطنتى بهترین کتاب کودکان و در سال ۱۳۴۶ نیز

نایل به دریافت جایزهء بین‏المللى یونسکو به مناسبت تألیف بهترین کتاب سال

در ایران شده است . سرانجام دکتر عباس یمینی شریف در ۲۸ آذر ۱۳۶۸

به سبب بیماری در تهران درگذشت.
 

فعالیتها: • ادبیات و کتاب • شعر • نویسندگی

در سال ۱۳۱۷ در دانشسرای مقدماتی به تحصیل پرداخت . در سال ۱۳۲۱ اولین

شعرش برای کودکان در مجله «نونهالان» منتشر شد . در سال ۱۳۲۳ با ابراهیم

بنی‌احمد مجله بازی کودکان را منتشر کرد. در سال ۱۳۲۴ اشعار او در کتاب‌های

درسی دوره ابتدائی ایران وارد شد . در سال ۱۳۲۸ به مدیریت مجلات دانش آموز

و سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ منصوب گردید.

در سال ۱۳۳۲ یمینی شریف با بورس دولتی به آمریکا اعزام شد و یکسال

در دانشگاه کلمبیا به تحصیل دوره تخصصی در آموزش کودکان پرداخت و

درجة فوق لیسانس دریافت کرد.

کتاب کلاس اول ابتدائی تألیف او به کتاب " دارا و آذر " معروف است و

سال‌ها اولین کتاب آموزشی کودکان ایران بود . همچنین او به نگارش

کتاب سواد آموزی به بزرگسالان برای کلاس‌های پیکار با بیسوادی نیز پرداخت .

 




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 15 .....

سلام ..... 

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ، 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

يه نجار مسن به کارفرماش گفت : ميخواد بازنشسته بشه ، 

تا یه خونه برای خودش بسازه و کنار همسر و نوه‏هاش

دوران پيری رو به خوشی بگذرونه .

کارفرما از اينکه کارگر خوبش رو از دست ميداد ، ناراحت بود .

ولی نجار خسته بود و به استراحت نياز داشت .

کارفرما از نجار خواست : قبل از رفتن خونه‏ای براش بسازه و

بعد باز نشسته بشه .  نجار قبول کرد ولی ديگه دل به کار

نمی داد ، چون می دونست که کارش آينده‏ای نداره ،

از چوبهای نامرغوب برای ساخت خونه استفاده کرد و

کارش رو از سر‏سيری انجام داد .  وقتی کارفرما برای

ديدن خونه آمد ، کليد خونه رو به نجار داد و گفت: اين خونه

هديهء من به توست ، بابت زحماتی که در طول اين سالها

برام کشيدی . نجار وا رفت ؛ اون تو تموم اين مدت در حال

ساختن خونه‏ای برای خودش بوده و حالا مجبور بود 

تو خونه‏ای زندگی کنه که اصلاً خوب ساخته نشده بود !!!!!

 

بیاییم همیشه فکر کنیم : برای خودمون داریم خونه می سازیم .....

 

 




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

به "طغرل" میگن : اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده

و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش ...

داره به قیافه و موهای تو می خنده .....




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

جم نامه 13 .....

سلام .....

تو ای مرد حکیم و عاقل و خوب

که در مهر و وفا هستی تو محبوب

مخور چوب خطای دیگران را

تو با شادی تحمل کن زمان را .....

 

" جم " 




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 14 .....

سلام ..... 

          دیدنی ها و خواندنی ها

                   منتخب (14)

            چرا زاویه دید مهم است ؟!


                           به تصویر زیر نگاه کنید ... فکر میکنید اینا چی هستند ؟

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

                                   
بیشتر دقت کنید و از زاویه دیگری نگاه کنید :

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


                                                         باز هم نشد؟!
  
                   گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

                                     پس لازم شد که باز از زاویه دیگری نگاه کنیم !

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

خوب دیدید ؟! چیزی که در ابتدا برای ما بی‌معنی بود ،

در یک زاویه دید خاص ! زیبا و هنری و مبتکرانه به نظر

می‌رسد . وقتی با یک معادله ریاضی کلنجار می‌روید

و نمی‌توانید حلش کنید ، وقتی در مورد یک معضل

اجتماعی اندیشه می‌کنید و جز فرسایش مفز چیزی

حاصلتان نمی‌شود ، زمانی که امکانات و نداشته‌های

خود را در جهت نیل به هدفتان فهرست می‌کنید و ناتوان

از تصمیم‌گیری می‌شوید ، در بسیاری از موارد تغییر

زاویه دید است که به کمکتان می‌آید ، نه اصرار بر

تمرکز بیشتر . حتی خرد جمعی هم اگر نخواهد زاویه دید

را تغییر دهد و مصر بر نگریستن از یک زاویه باشد ،

نمی‌تواند تصویر مطلوب غایی را ایجاد کند !!!!!

 
اما اطلاعاتی در مورد این پرتره سه‌بعدی از

محمدعلی کلی ؛ این حجم زیبا و ابتکاری به وسیله

مایکل کالیش ساخته شده است و متشکل از

۲۵۰۰ کیسه بوکس ، ۱۰٫۵ کیلومتر کابل فلزی ضدزنگ

و بیش از ۱۱۰۰ متر لوله آلومینیومی است . سه سال

طول کشید تا این بنای ۶٫۵ متری ساخته شود .

ایده ساختن این پرترهء سه بعدی ، یکی از شبهای 

سال ۲۰۰۸ در حین خواب به ذهن معمارش رسید .

او در خواب ، کیسه‌های به شکل قطره اشک دید که

در هوا به سرعت حرکت می‌کنند و ناگهان متوقف

می‌شوند . مایکل کالیش ، مقیم لوس آنجلس است ،

او به واسطهء ساخت پرتره‌های خاص اشخاص مشهوری

مثل ماریا شریور و آرنولد شواتزنگر مشهور شده است .

در آیین گشایش این پرتره ، خود محمد علی حضور داشت

و آخرین کیسه بوکس را آویخت .

 




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز پانزدهم و شانزدهم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

1390/03/23 : ولادت امام محمد تقی (ع) 

1315/03/23 : قرارداد ساخت بیمارستان پانصد تختخوابی .....

1323/03/23 : تصویبنامهء اعمال تغییر در مادهء دوازدهم

آیین نامهء اجرایی قانون مطبوعات .....

1329/03/23 : اعلام قسمتی از آیین نامهء مشترک مجلس

شورای ملی و مجلس سنا برای اجرای موقت .....

1313/03/24 : بخشنامهء تاسیس انجمن تربیت بدنی در

ایالات و ولایات .....

1314/03/24 : اعلام رسمیت یافتن دورهء دهم مجلس

شورای ملی .....

1314/03/24 : گزارش در خصوص عدم استعمال کلاه لبه دار

توسط مردم به دلیل کمبود و گرانی آن .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....

صد دانه یاقوت ، دسته به دسته

با نظم و ترتیب ، یک جا نشسته

هر دانه ای هست خوشرنگ و رخشان

قلب سپیدی در سینه آن

سرخ است و زیبا ، نامش انار است

هم ترش و شیرین ، هم آبدار است
 
 
مصطفی رحماندوست



سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

 

هیچ اهرمی همچون بردباری و امید ، 

نمی تواند مشکلات را از پیش پایت بر دارد .....




سه شنبه 24 خرداد 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

               

پروردگارا ، به عزتت سوگند ، در هر حال

بر من مهربان و در همهء کارها

بر من توجه فرما .....




شنبه 22 خرداد 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز چهاردهم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

1296/03/22 : دستور تسلیم ملک الشعراء بهار به 

سواران سردار معزز .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




شنبه 22 خرداد 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....

ماه و ستاره


شب اومد و ستاره

رو آسمون نشسته

نه یك ، نه ده ، نه صدتا

هزار هزار تا دسته

ستاره توی شبها

چراغ آسمونه

مثل گل و بنفشه

تو باغ آسمونه

یك كمی این طرفتر

ماه قشنگ و زیباست

دلش گرفته امشب

برای اینكه تنهاست

شاعر : علی اصغر نصرتی




شنبه 22 خرداد 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

 

کسانی که با دیگران رو راست نیستند

       با خود نیز بدین گونه اند .....




شنبه 22 خرداد 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

             

 

    بنام خداوندی که ، نور است ،

        هستی محض است ،

       نیستی در او راه ندارد ،

         بنام خداوند نور ..... 




شنبه 21 خرداد 1390
ن :

آسمون هفتم 9 .....

سلام ........

همیشه در حرکت .

بدون حتی ، توقفی کوتاه ...!

در هر قدم برنامه می ریزند

به تعداد انسان های موجود در صحنهء زمین

و برای آن هایی که ، هنوز نیآمده اند ...!

و یا .....

در همین لحظه ، بر روی صحنه 

ظاهر می شوند ...

حیرت انگیز است این بی تفاوتی

نسبت به نقش های پر از اشک و غم

پر از خنده و شادی 

پر از شکست و پیروزی ، 

ترس و دلهره ، آرامش و .....

انگار ، خستگی ناپذیرند ...

و .....

پایانی ندارد ، این رقص مداوم و چرخش

عقربک های ساعت ....!!!!!!!!!!!!


" آسمون هفتم " 




شنبه 21 خرداد 1390
ن :

دل نوشته ها و دل درد ها .....

سلام .....

 

وقتی فریب آدما ، اول فریب خودمه

به هر کی زخمی بزنم ، اول نصیب خودمه !!!!!

 

ه.م  غروب

 




شنبه 21 خرداد 1390
ن :

شعری از شمس تبریزی .....

سلام .....

ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما 

افتاده در غرقابه ای تا خود که داند آشنا

گر سیل عالم پر شود هر موج چون اشتر شود

مرغان آبی را چه غم تا غم خورد مرغ هوا

ما رخ ز شکر افروخته با موج و بحر آموخته

زان سان که ماهی را بود دریا و طوفان جان فزا

ای شیخ ما را فوطه ده وی آب ما را غوطه ده

ای موسی عمران بیا بر آب دریا زن عصا

این باد اندر هر سری سودای دیگر می پزد

سودای آن ساقی مرا باقی همه آن شما

دیروز مستان را به ره بربود آن ساقی کله

امروز می در می دهد تا برکند از ما قبا

ای رشک ماه و مشتری با ما و پنهان چون پری

خوش خوش کشانم می بری آخر نگویی تا کجا

هر جا روی تو با منی ای هر دو چشم و روشنی

خواهی سوی مستیم کش خواهی ببر سوی فنا

عالم چو کوه طور دان ما همچو موسی طالبان

هر دم تجلی می رسد برمی شکافد کوه را

یک پاره اخضر می شود یک پاره عبهر می شود

یک پاره گوهر میشود یک پاره لعل و کهربا

ای طالب دیدار او بنگر در این کهسار او

ای که چه باد خورده ای ما مست گشتیم از صدا

ای باغبان ای باغبان در ما چه درپیچیده ای

گر برده ایم انگور تو تو برده ای انبان ما

 

روحش شاد وخدایش بیامرزاد 




شنبه 21 خرداد 1390
ن :

زندگی نامهء شاعر .....

سلام .....

 

            زندگینامه شمس تبریزی

 

شمس الدین محمد پسر علی پسر ملک داد تبریزی از عارفان مشهور قرن

هفتم هجری است ، که مولانا جلال الدین بلخی مجذوب او شده و بیشتر

غزلیات خود را بنام وی سروده است . از جزئیات احوالش اطلاعی در

دست نیست؛ همین قدر پیداست که از پیشوایان بزرگ تصوف در عصر

خود در آذربایجان و آسیای صغیر و از خلفای رکن الدین سجاسی و پیرو

طریقه ضیاءالدین ابوالنجیب سهروردی بوده است.  برخی دیگر وی را مرید

شیخ ابوبکر سلمه باف تبریزی و بعضی مرید باباکمال خجندی دانسته اند.

در هر حال سفر بسیار کرده و همیشه نمد سیاه می پوشیده و همه جا

در کاروانسرا فرود می آمد و در بغداد با اوحدالدین کرمانی و نیز با فخر

الدین عراقی دیدار کرده است. در سال 642 هجری وارد قونیه شده و در

خانه شکرریزان فرود آمده و در آن زمان مولانا جلال الدین که فقیه و مفتی

شهر بوده به دیدار وی رسیده و مجذوب او شد.  در سال 645 هجری

شبی که با مولانا خلوت کرده بود، کسی به او اشارت کرد و برخاست و به

مولانا گفت مرا برای کشتن می خواهند؛ و چون بیرون رفت، هفت تن که

در کمین ایستاده بودند با کارد به او حمله بردند و وی چنان نعره زد که

آن هفت تن بی هوش شدند و یکی از ایشان علاءالدین محمد پسر مولانا

بود و چون آن کسان به هوش آمدند از شمس الدین جز چند قطره خون

اثری نیافتند و از آن روز دیگر ناپدید شد. درباره ناپدید شدن وی توجیهات

دیگر هم کرده اند.  به گفته فریدون سپهسالار، شمس تبریزی جامه

بازرگانان می پوشید و در هر شهری که وارد می شد مانند بازرگانان در

کاروانسراها منزل می کرد و قفل بزرگی بر در حجره میزد، چنانکه گویی

کالای گرانبهایی در اندرون آن است و حال آنکه آنجا حصیر پاره ای بیش

نبود. روزگار خود را به ریاضت و جهانگردی می گذاشت. گاهی در یکی از

شهرها به مکتبداری می پرداخت و زمانی دیگر شلوار بند میبافت و از

درآمد آن زندگی میکرد.

ورود شمس به قونیه و ملاقاتش با مولانا طوفانی را در محیط آرام این شهر

و به ویژه در حلقه ارادتمندان خاندان مولانا برانگیخت. مولانا فرزند

سلطان العلماست، مفتی شهر است، سجاده نشین باوقاری است 

شاگردان و مریدان دارد، جامه فقیهانه میپوشد و به گفته سپهسالار

(به طریقه و سیرت پدرش حضرت مولانا بهاءالدین الولد مثل درس گفتن و

موعظه کردن) مشغول است، در محیط قونیه از اعتبار و احترام عام

برخوردار است، با اینهمه چنان مفتون این درویش بی نام و نشان میگردد

که سر از پای نمی شناسد.

تأثیر شمس بر مولانا چنان بود که در مدتی کوتاه از فقیهی با تمکین،

عاشقی شوریده ساخت. این پیر مرموز گمنام دل فرزند سلطان العلما را

بر درس و بحث و علم رسمی سرد گردانید و او را از مسند تدریس و منبر

وعظ فرو کشید و در حلقه رقص و سماع کشانید. چنانکه خود گوید:

در دست همیشه مصحفم بود  

در عشق گرفته ام چغانه

اندر دهنی که بود تسبیح  

شعر است و دوبیتی و ترانه

حالا دیگر شیخ علامه چون طفلی نوآموز در محضر این پیر مرموز زانو می

زند (زن خود را که از جبرئیلش غیرت آید که در او نگرد محرم کرده، و پیش

من همچنین نشسته که پسر پیش پدر نشیند، تا پاره ایش نان بدهد) و

چنین بود که مریدان سلطان العلما سخت برآشفته و عوام و خواص شهر

سر برداشتند. کار بدگوئی و زخم زبان و مخالفت در اندک زمانی به ناسزا

رانی و دشمنی و کینه و عناد علنی انجامید و متعصبان ساده دل به

مبارزه با شمس برخاستند.

شمس تبریزی چون عرصه را بر خود تنگ یافت، بناگاه قونیه را ترک گفت و

مولانا را در آتش بیقراری نشاند. چند گاهی خبر از شمس نبود که

کجاست و در چه حال است، تا نامه ای از او رسید و معلوم شد که به

نواحی شام رفته است.

با وصول نامه شمس، مولانا را دل رمیده به جای باز آمد و آن شور اندرون

که فسرده بود از نو بجوشید. نامه ای منظوم در قلم آورد و فرزند خود

سلطان ولد را با مبلغی پول و استدعای بازگشت شمس به دمشق

فرستاد .....

 

 




جمعه 21 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 14 .....

 

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ، 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

مادر خسته از خريد برگشت ،

به زحمت زنبيل سنگين را داخل خونه آورد .

پسر بزرگه که منتظر بود ، جلو دويد و

گفت : مامان ، مامان !

وقتی من تو حياط بازی می‏کردم و

بابا داشت با تلفن صحبت می‏کرد ،

داداش کوچیکه با ماژيک روی ديوار اتاقی که

شما تازه رنگش کرديد ، نقاشی کرد ! 

مادر عصبانی به اتاق بچه ها رفت . 

داداش کوچیکه از ترس زير تخت قايم شده بود ، 

مادر فرياد زد : تو پسر خيلی بدی هستی !!!!!

و تمام ماژيک‏ هاشو تو سطل آشغال ريخت . 

بچه از غصه گريه کرد و گریه کرد !!! 

چند دقيقه بعد وقتی مادر رفت تو اتاق پذيرایی ،

دلش گرفت . بچه روی ديوار با ماژيک قرمز

يک قلب بزرگ کشيده بود و توش نوشته بود : 

    ....."مامانی خیلی دوست دارم" .....

مادر در حاليکه اشک می‏ريخت به آشپزخانه برگشت ،

يک قاب خالی آورد و اونو دور قلب آويزون کرد .

تابلوی قرمزی که هنوزم تو اتاق پذيرایی روی ديواره .....

 

یاد بگیریم زود قضاوت نکنیم ،

یاد بگیریم برای داداش کوچیکه نزنیم !!!!!

 

 




جمعه 21 خرداد 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

"طغرل" ، مهم میشه ، نه فقط زیرش خط می کشن ،

                بلکه تو امتحان هم می آد .....

                        "هی وای اون"




جمعه 21 خرداد 1390
ن :

جم نامه 12 .....

سلام .....

تقدیم به تو که دوستت دارم :

به جای شاخه ای گل بر مزارم ،

نما شادی کنون اندر کنارم

به جای اشک ماتم وقت رفتن

کلامی شاد آور بهر گفتن

که بعد از رفتنم سودی ندارد

اگر دریای اشک از تو ببارد .....

 

" جم "

 




جمعه 21 خرداد 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 13 .....

سلام .....

 

          دیدنی ها و خواندنی ها

                   منتخب (13)

 

        اندرین ره می تراش و می خراش

            تا دم آخر دمی غافل مباش .

                           مولوی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 

اگر کم سن وسال تریم ، یه روزی پا به سن میذاریم ..... 

اگر هم پیر تریم ، خودمون یه روزی جوون بودیم .....

پس تو هر سنی که هستیم ..... ،

ملاحظهء طرفمون رو بکنیم !!!

            ه.م  غروب

                                                       




جمعه 21 خرداد 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز یازدهم و دوازدهم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

1321/03/21 : دستور به وزارت مالیه دربارهء تهیهء شمشیر 

مرصع برای اهدا به شجاع الدوله .....

1324/03/21 : ایجاد تسهیلات گمرکی برای ورود زوار حضرت 

ثامن الائمه ..... 

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




جمعه 21 خرداد 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....

 

من نه من و نه من منم

این سرمو این بدنم

این عضلات گردنم

چراغ دارم توی سرم

خوبه که من روشن سرم .....




تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.