شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

یک شنبه 15 خرداد 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 8 .....

سلام .....

 

جاهای بد برای چیزهای خوب !

 

انتخاب جایی که مسواک‏تان را قرار می‏دهید ، جایی که

تلویزیون تماشا می‏کنید و مکانی که مواد غذایی را نگهداری

می‏کنید و خیلی انتخاب‌های دیگر می‏تواند تاثیر زیادی بر سلامت

شما داشته باشد . باور ندارید ؟ ۱۴ نکته زیر را بخوانید تا ببینید

بدترین جاهای خانه و هواپیما و کلاس‌های بدنسازی و ... کجاست ؟!

۱) بدترین جا برای نگهداری مسواک


بدترین محل برای قرار دادن مسواک سینک دست‌شویی است . البته

خود سینک مشکلی ندارد و همه مشکل به نزدیکی آن به توالت

مربوط است . به گفته محققان و میکروب‏شناسان دانشگاه آریزونا ،

به طور متوسط در یک کاسه توالت حدود ۳ میلیون میکروب وجود دارد .

این میکروب‏ها می‏توانند تا ۲ متر جابه‌جا شوند و روی زمین ، دیوارها و

روی مسواک قرار بگیرند . بهتر است مسواک را بیرون توالت

در کابینت دارو یا یکی از کابینت‏های آشپزخانه نگهداری کنید ...

۲) بدترین جا برای گذاشتن کفش و دمپایی


بدترین محل برای گذاشتن کفش و دمپایی کمد اتاق خواب است .

راه رفتن در خانه با کفشی که با آن بیرون خانه راه رفته‏اید ، مهم‏ترین

راه انتقال میکروب‏ها ، مواد آلرژن و آلاینده‎ها به داخل خانه است .

بهتر است کفش‏ها را در قفسه یا کمد کوچکی در نزدیک‏ترین نقطه

به در ورودی آپارتمان قرار دهید و با این کار از ورود آلودگی به خانه

پیشگیری کنید .

 




یک شنبه 15 خرداد 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز هشتم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

روز جهانی محیط زیست

1314/03/15 : نقشهء مجلس شورای ملی ، در هنگام 

گشایش دورهء دهم قانونگذاری .....

1342/03/15 : سالگرد قیام خونین پانزده خرداد ..... 

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 

 




یک شنبه 15 خرداد 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....

 

خوشحال و شاد و خندانم

قدر دنیا رو می‌دانم

خنده کنم من

دست بزنم من

پا بکوبم من

جوانم ، جوانم .
 
در دلم غمی ندارم

زیرا هست سلامت جانم

عمر ما کوتاست

چون گل صحراست

پس بیایید شادی کنیم
 
فکر توپ بادی کنیم . 
 
بیایید باهم بخوانیم

ترانه‌ی جوانی را

عمر ما کوتاست

چون گل صحراست

پس بیایید شادی کنیم 
 
فکر توپ بادی کنیم . 
 
گل بریزم من

از روی دامن
 
بر روی خرمن

خیلی خوشحال و شادانم
 
قدر دوستام و می دانم
 
شادی کنم من ، شادی کنم من .....
 
 



یک شنبه 15 خرداد 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

انسان هم می تواند دایره باشد ، 

 هم خط راست ،

انتخاب با شماست .....

تا ابد به گرد خویش بچرخید ،

یا تا بی نهایت ادامه دهید ..........

 

 




یک شنبه 15 خرداد 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

                     

               پروردگارا ، مرا در این روز

            از آمرزیده شده ها قرار بده .....




شنبه 14 خرداد 1390
ن :

وظیفهء امروز ما .....

سلام .....

بنی آدم اعضای یک پیکرند .....

خدایا شاهد و ناظر بر اعمال مایی و می دانی که در حال حاضر

جز این کاری از ما بر نمی آید . خارج از هر دین و مسلکی که داریم

تنها به نام انسانیت با رفتن به لینک ذیل و رای دادن خود از مردم

مظلوم بحرین حمایت کنیم . در صورت جمع شدن یک میلیون رای ،

سازمان ملل موظف به مقابله با کشتار مردم مظلوم منطقه خواهد بود . 

1. به آدرس 
http://www.petitiononline.com/ssi2011/petition.html 

مراجعه کنیم ...

2. در قسمت پایین سایت پس از متن انگلیسی و عربی شکواییه ، 

روی آیکون زیر" click Here to Sign Petition " کلیک کنیم ...

3. پس از کلیک ، در صفحه ای که باز می شود قسمت : Name

و Email Address باید حتما پر شود و sign petition را کلیک کنیم ...

4. در صفحه بعدی حتما حتما باید روی Approve signature کلیک شود ...

 

اکنون پایان کار و انجام قسمتی از وظیفهء امروزمان است ،

تا دیگر چه پیش آید .....

 

این صفحه را به دوستان خود نیز معرفی کنید .

 




شنبه 14 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 8 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ، 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

                      http://s1.picofile.com/file/6504920520/tree.jpeg

 

   

مسافری خسته كه از راهی دور می آمد ، به درختی رسيد

و تصميم گرفت كه در سايهء آن قدری اسـتراحت كند

غافـل از اين كه آن درخت جـادويی بود ، درختی كه

می توانست آن چه كه بر دلش می گذرد برآورده سازد ...!

 

وقتی مسافر روی زمين سخت نشست با خودش فكر كرد

كه چه خوب می شد اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود

و او می تـوانست قـدري روی آن بيارامد .

فـوراً تختی كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد !!!

 

مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم .

ای كاش غذای لذيـذی داشتم .....

 

ناگهان ميـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش

آشـكار شد . پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشيد .....

 

بعـد از سیر شدن ، كمی سـرش گيج رفت و پلـك هايش

به خاطـر خستگی و غذايی كه خورده بود سنگين شدند .

خودش را روي آن تخت رهـا كرد و در حالـی كه به اتفـاق های

شـگفت انگيـز آن روز عجيب فكـر می كرد با خودش گفت : قدری

می خوابم . ولی اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگـذرد چه ...؟

 

و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید .....

 

هر يک از ما در درون خود درختی جادويی داريم كه

منتظر سفارش هايی از جانب ماست .....

بیايیم حواسـمان باشد ، چون اين درخت افكار منفی ،

ترس ها ، و نگرانی ها را نيز تحقق می بخشد ...

بنابر اين مراقب آن چه كه به آن می انديشيد باشيم !!!!!



شنبه 14 خرداد 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 7 .....

سلام .....

 

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام ،

که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه

از هم می پرسند : ” چه کس مرده است ؟ ”

چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما ،

نازل کرده است .....!

قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی ، 

به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .

یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته ،‌

یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،

یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ،

‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و …

آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌

آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های

روزمره می نشینند .....

اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین

فریاد می زنند : ” احسنت …! ” گویی مسابقهء نفس است ..…


قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای ، 

حفظ کردن تو با شماره صفحه ، آخر به اول ، ‌یک معرفت است

یا یک رکورد گیری ؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ،

تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .....

آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌

گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است .

آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است ،

که به صلیب جهالت کشیدیم .....!!!!!

 




شنبه 14 خرداد 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز هفتم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

ولادت حضرت امام محمد باقر (ع)

1368/03/14 : رحلت حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب 

و انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به رهبری .....

1304/03/14 : صدور بخشنامهء ابلاغ قانون الغای القاب ..... 

1320/03/14 : آیین نامهء مسابقه های قهرمانی کشور .....

1322/03/14 : صدور امتیاز روزنامهء " نقش جهان " به نام حسین نور صادقی .....

1322/03/14 : صدور امتیاز مجلهء " خرد " به نام حسین گربکندی .....

1322/03/14 :  صدور امتیاز روزنامهء " ارژنگ " به نام عبدالله وزیر زاده .....

1322/03/14 : بخشنامهء نحوهء جلوگیری از چادر نماز ، چادر مشکی ،

چاقچور و کلاه های نمدی در اصفهان .....

1325/03/14 : ارسال بخشنامهء مربوط به تعویض شناسنامه ها

و ضرورت اجرای آن .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 




شنبه 14 خرداد 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام ..... 

تو که ماه بلند آسمونی
 
منم ستاره می‌شم دورت می‌گردم
 
اگه ستاره بشی دورم بگردی
 
منم ابر می‌شم روتُ می‌گیرم
 
اگه ابر بشی رومُ بگیری
 
منم بارون می‌شم چیک چیک می‌بارم
 
اگه بارون بشی چیک چیک بباری
 
منم سبزه می‌شم سر در می‌آرم
 
تو که سبزه می‌شی سر در میاری
 
منم گل می‌شم و پهلوت می‌شینم
 
تو که گل می‌شی و پهلوم می‌شینی
 
منم بلبل می‌شم چهچه می‌خونم
 
 



شنبه 14 خرداد 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

 

از دست دادن دوستان غربت می آورد .....




شنبه 14 خرداد 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

                     

 

          خداوندا ، بیامرز گناهانی ام را

       که موجب قطع امید می شوند ..... 




جمعه 13 خرداد 1390
ن :

آسمون هفتم 3 .....

 

سلام ....

نمیدونی چه حالی داره این دل

چه خوابی و خیالی داره این دل

توی خواباش می شه گاهی پرنده

چه خوشبخته که بالی داره این دل

می خواد پر بزنه تا خود خورشید

چه رویای محالی داره این دل .....

 

" آسمون هفتم "

 




جمعه 13 خرداد 1390
ن :

جم نامه 6 .....

سلام .....

 

کلبه ای هست مرا ، که مکانش زیباست

آن مکانش به تو تقدیم که قلبم آنجاست

در و دیوار ، نیالوده به نفرت ، همه پاک

جزء جزء اش ، به نیایش بر خاک

هر نوایی ز درونش ، شاد است

طالبم هر نفسی را که ز غم آزاد است

چون تو با روح بزرگت به سرایم آیی

غم عالم به سراپردهء من هیچ ندارد جایی

پس قدم رنجه کن و پای بنه بر دل ما

تا که لبریز شود جام وجودم ز وفا

چونکه رفتی تو ، به دیدار " جم " آیی آیا ؟

تا که تکرار شود منت تو ، بار دگر بر سر ما ..... 

 

" جم "

    




جمعه 13 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 7 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ، 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

استاد دانشگاه با اين سوال شاگردانش را ، 

به چالش ذهنی کشانید .....

آيا خدا هر چيزی که وجود دارد را خلق کرده ؟

شاگردی با قاطعيت پاسخ داد : "بله او خلق کرده"

استاد پرسيد : "آيا خدا همه چيز را خلق کرده ؟"

شاگرد پاسخ داد : "بله ، آقا"

استاد گفت : " اگر خدا همه چيز را خلق کرده ، پس او ،

شيطان را نيز خلق کرده . چون شيطان نيز وجود دارد

و مطابق قانون که کردار ما نمايانگر خود ماست پس ، 

خدا نيز شيطان است " ..... 

شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد .....

استاد با رضايت از خودش ، خيال کرد بار ديگر توانسته

ثابت کند که عقيده به خدا ، افسانه و خرافه ای بيش نيست .

شاگرد ديگری دستش را بلند کرد و گفت :

" استاد ميتوانم از شما سوالی بپرسم ؟ "

استاد پاسخ داد : " البته "

شاگرد ايستاد و پرسيد : " استاد ، سرما وجود دارد ؟ "

 




جمعه 13 خرداد 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

"طغرل" داشت واسه دوستش تعریف میکرد : "هی وااای من" ،

چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم ، که یک دفعه ، 

یک شیر وحشی بهم حمله کرد ، منم نتونستم فرار کنم ، 

اونم منو گرفت و خورد !!!


دوستش پرسید : آخه چطوری میشه ؟! تو که الان زنده ای ، 

و داری زندگی می کنی !!!

 

"طغرل" جواب داد : "ای دون" ، کدوم زندگی ؟

تو هم به این میگی زندگی ؟!!!

 

 




جمعه 13 خرداد 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 6 .....

 

سلام .....

                                       دیدنی ها و خواندنی ها

                                 منتخب (6)

                 هنر عکاسی و نمایش سایه ها

 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


              گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org




             گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


             گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


             گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


             گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org


   گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


   گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


   گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


   گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


   گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


   گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


   گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


   گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org





جمعه 13 خرداد 1390
ن :

روز شمار تاریخ خودی .....

سلام ..... 

روز ششم : 

نمی دونم کجا شنیدم که ، ملتی که گذشتهء خودش رو

نشناسه ، راهی به سوی آینده نمی تونه باز کنه .....

حالا درست گفتم یا غلط نمی دونم ، ولی یه همچین جمله ای یادم بود ....

به همین دلیل این پست رو تا عمری باقی هست میرم ،

امید که مقبول خاطر افتد .....

 

1303/03/13 : دستور  تو قیف روزنامه پیکار ..... 

1309/03/13 : فرمان انتخابات دورهء هشتم قانونگذاری .....

1318/03/13 : قانون سرشماری .....

 

در خاتمه خواهش می کنم اگر چیزی رو از قلم انداختم و شما می دونید ، 

حتما یادآوری کنید تا همین دم صبحی ، بنویسم .....

ارادتمند دلای عاشق " مخصوصا ایرانی "

ه.م غروب

 




جمعه 13 خرداد 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....

 

با شیر آب بازی نکن !
 
نیگا تو مثل موش شدی !!!
 
نازی شیطون و بلا

 

چه قدر تو بازی‌گوش شدی .....

خوبه ازم یاد بگیری

ببین دارم گل می‌کشم

مداد زرد من کجاست ؟
 
می‌خوام یه بلبل بکشم ....



جمعه 13 خرداد 1390
ن :

سخن روز .....

سلام .....

به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید ،

یک شمع روشن کنید .....




جمعه 13 خرداد 1390
ن :

مناجات .....

سلام .....

                     

ای معبود و پروردگارم ، کیست برای من جز تو .....




پنج شنبه 12 خرداد 1390
ن :

آیا می دانید .....

سلام .....

 

آیا می دانید که ، شتر در هنگام تشنگی ، 

میتواند ۹۵ لیتر آب را در کمتر از ۳ دقیقه بنوشد .....




چهار شنبه 12 خرداد 1390
ن :

آسمون هفتم 2 .....

 سلام .....

 

اگر بمونی واسه تو ، یه شعر چون عسل دارم

برای عاشقونه ها ، سبد سبد غزل دارم

لاف زدن تو کار دل !! عاشقو رسوا می کنه

خودت اینو خوب می دونی ، یک دل بی بدل دارم .....

 

راست می گی تو مهربون ، عشقای این دوره زمون

پر شده از رنگ و ریا نداره از پاکی نشون ..... " نمیشه مثل آسمون ! "

لیلی کجا ، مجنون کجا ، آبی آسمون کجا ...!!؟

اما نگا کن تو چشام ، حرف دل و خودت بخون ......

من نمی گم مجنون منم ، اون لیلی دلخون منم !!!

لیلی تویی ، مجنون تویی ، آبی آسمون منم ..... 

 

این همه حرفا رو زدم  سفرهء دل رو باز کنم

شاید بتونم این جوری این قصه رو دراز کنم ..........!!!

" آسمون هفتم " 

 

 




چهار شنبه 12 خرداد 1390
ن :

دل نوشته ها و دل درد ها .....

سلام .....  

 

آدما ، آی آدمای این زمونه

میخواین برسین دوباره خونه ؟!

دستارو به دست هم بدین از نو ، دوباره

یک رنگی میتونه چش (چشم) دیو و در بیاره .....

 

ه.م غروب




چهار شنبه 12 خرداد 1390
ن :

شعری از فریدون مشیری .....

سلام .....

 

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق ديوانه که بودم

در نهانخانهء جانم گل ياد تو درخشيد

باغ صد خاطره خنديد

عطر صد خاطره پيچيد

يادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتيم

پر گشوديم ودر آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم .....

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشهء ماه فروريخته در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل سنگ .....

همه دل داده به آوای شباهنگ

يادم آید تو به من گفتی از اين عشق حذرکن

لحظه ای چند بر اين آب نظر کن

آب آینه عشق گذران است

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است

تا فراموش کنی چندی از اين شهر سفر کن

با تو گفتم حذر از عشق ندانم

سفر از پيش تو هرگز نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد .....

چون کبوتر لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی من نه رمیدم

نه گسستم

باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم

سفر ازپيش تو هرگز نتوانم نتوانم

اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت

اشک در چشم تو لرزید

ماه بر عشق تو خندید

یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم نه گسستم نه رمیدم

رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم

نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نکنی دیگر از آن کوچه گذر هم

بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم .....

 

زنده یاد فریدون مشیری

 




چهار شنبه 12 خرداد 1390
ن :

زندگی نامهء شاعر .....

سلام .....

 

                             زندگی نامهء فریدون مشیری

 

فریدون مشیری در سی ام شهریور ماه ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد .

در دوران خردسالی به شعر علاقه داشت و در دوران دبیرستان

و سال های اول دانشگاه ، دفتری از غزل و مثنوی ترتیب داد .

آشنایی با قالب های شعرنو ، او را از ادامهء شیوهء کهن بازداشت ،

اما راهی میانه را برگزید . او شاعری است صمیمی و صادق

که شعرش آینهء تمام نمای احوال و صفات اوست . کلام مشیری ،

منزه و محترم است . او شاعری است ادیب که در همه حال

حرمت زبان و اهل زبان را حفظ می کند . اندیشه هایش

انسان دوستانه و نجیب است و برای احساسات و عواطف عاشقانه

از لطیف ترین و زیبا ترین واژه ها و تعبیرها سود می جوید .

 




چهار شنبه 12 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 6 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ، 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت

و بستری شد . نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش

از درد چشم خود نالید . بیماری زن شدت گرفت و آبله

تمام صورتش را پوشاند . مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش

میرفت و از درد چشم مینالید . موعد عروسی فرا رسید . 

زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و

شوهر هم که کور شده بود . مردم میگفتند : چه خوب ،

عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد .

بیست سال بعد از ازدواج ، زن از دنیا رفت ،

مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود .

همه تعجب کردند .

مرد گفت : من کاری جز "شرط عشق" را به جا نیاوردم .....

 




چهار شنبه 12 خرداد 1390
ن :

جم نامه 5 .....

سلام .....

 

جهان مملو ز الطاف خدایی ست

که جز در فکر ذاتش خود ستایی ست

به انسان و به حیوان و به اشیاء

نظر چون جم کند از غم رهایی ست

به هر کاری به درگاهش نظر کن

که انعامش بزرگ و کبریایی ست

 

" جم "

 




چهار شنبه 12 خرداد 1390
ن :

طنز روزانه .....

سلام .....

 

یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه "طغرل" .

میگن : شمابه گاواتون چی میدی میخورن .

میگه : "ای دون" ، پوست هندونه ، طالبی و ...

دویست هزار تومن جریمش میكنن .

چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن : چی میدی میخورن ؟ 

"طغرل" می ترسه میگه : "هی وااای من" می برمشون

سر صحنهء بفرمایید شام  چلوكباب ، چلومرغ ، و ...

اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن .

میرن چند وقت دیگه میان میگن : چی میدی میخورن ؟

میگه : "ای دون" ، نمیدونم ! پولشو ، اونم به پوند ، 

میدم خودشون ، میرن میخرن با هم می خوریم .....!!!!!

 




چهار شنبه 12 خرداد 1390
ن :

خواندنی ها و دیدنی های جالب 5 .....

سلام .....

                     دیدنی ها و خواندنی ها

                          منتخب ( 5 )

                     سوال ریاضی و هوش

                                                        

به جای علامت سوال ، چه عددی میگذارید ؟

 

اگر :

 

5 = 1

25 = 2

125 = 3

625 = 4

? = 5

 

برای مشاهده جواب پائین بروید ...

ولی قبل از آن که جواب را ببینید ، دوباره فکر کنید ...

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

. 

.

جای علامت سوال باید عدد 1 را قرار داد.

اگر قبول ندارید خط اول را به یاد بیاورید

5=1

نتیجه‌گیری اخلاقی : مسائل سادهء زندگی را ،

بیخود پیچیده نکنید .....

 





تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.