هر روز یک داستان کوتاه 8 .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

شنبه 14 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 8 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ، 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

                      http://s1.picofile.com/file/6504920520/tree.jpeg

 

   

مسافری خسته كه از راهی دور می آمد ، به درختی رسيد

و تصميم گرفت كه در سايهء آن قدری اسـتراحت كند

غافـل از اين كه آن درخت جـادويی بود ، درختی كه

می توانست آن چه كه بر دلش می گذرد برآورده سازد ...!

 

وقتی مسافر روی زمين سخت نشست با خودش فكر كرد

كه چه خوب می شد اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود

و او می تـوانست قـدري روی آن بيارامد .

فـوراً تختی كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد !!!

 

مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم .

ای كاش غذای لذيـذی داشتم .....

 

ناگهان ميـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش

آشـكار شد . پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشيد .....

 

بعـد از سیر شدن ، كمی سـرش گيج رفت و پلـك هايش

به خاطـر خستگی و غذايی كه خورده بود سنگين شدند .

خودش را روي آن تخت رهـا كرد و در حالـی كه به اتفـاق های

شـگفت انگيـز آن روز عجيب فكـر می كرد با خودش گفت : قدری

می خوابم . ولی اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگـذرد چه ...؟

 

و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید .....

 

هر يک از ما در درون خود درختی جادويی داريم كه

منتظر سفارش هايی از جانب ماست .....

بیايیم حواسـمان باشد ، چون اين درخت افكار منفی ،

ترس ها ، و نگرانی ها را نيز تحقق می بخشد ...

بنابر اين مراقب آن چه كه به آن می انديشيد باشيم !!!!!

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.