هر روز یک داستان کوتاه 11 .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

دو شنبه 17 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 11 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ، 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

پدر داشت روزنامه می خواند ، پسر که حوصله اش

 

سر رفته بود ، پیش پدرش رفت ،

 

و گفت : پدر بیا بازی کنیم .....

 

پدر که بی حوصله بود عکسی در روزنامه را که ،

 

عکس نقشهء دنیا بود ، تکه تکه کرد و به پسرش داد

 

و گفت : برو درستش کن .....!

 

 

پسر هم رفت و بعد از مدتی عکس را به پدرش داد ...!

 

 

 

پدر دید پسرش نقشهء جهان رو کاملاً درست جمع کرده !

 

 

 

از او پرسید که نقشه جهان رو … از کجا یاد گرفتی ؟!

 

 

پسر گفت : من عکس اون آدم پشت صفحه رو درست کردم ...!

 

وقتی آدمها درست بشن دنیا هم درست میشه .....

 

 

بیاییم از خودمون شروع کنیم ، از خودمون .....

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.