هر روز یک داستان کوتاه 22 .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

سه شنبه 31 خرداد 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 22 .....

سلام .....

یکی بود یکی نبود

زیر گنبد کبود ، میون این برهوت ،

از بخت بد تو این دیار ! 

ترس از خدا نبود .....!!!!!

 

یک روز دروغ به حقیقت گفت : بیا بریم دریا با هم شنا کنیم .

حقیقت ساده هم قبول کرد و با هم رفتن کنار دریا ، تا رسیدن به ساحل 

حقیقت لباس هاش رو در آورد که بره توی آب ، دروغ پدرسوخته هم تا دید ،

حقیقت لباسش رو درآورده ، لباس های حقیقت رو پوشید و رفت ..... 

از اون روز تا حالا حقیقت لخت و عریون و تلخ به نظر میاد و دروغ با

لباس های حقیقت ، مرتب و موجه جلوه می کنه .....

 

بیاییم فریب ظاهر قشنگ دروغ رو نخوریم .....

و حقیقت لخت و عور رو تنها نذاریم .....

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

غریب
ساعت22:21---31 خرداد 1390
چه تلخ و خسته میگریم
نمیفهمند دردم را
نمیدانند در این روزگار وحشیه تنها
چه بی باکانه مینالم
حقیت جای دیگر مرد
و من دلمرده مینالم
. . .
خیلی تکاندهدس


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.