شعری از سعدی شیرازی .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

جمعه 3 تير 1390
ن :

شعری از سعدی شیرازی .....

سلام .....

 

درویش و غنی ، بندهء این خاک و درند

آنان که غنی ترند محتاج ترند

به بازوان توانا و فتوت سر دست

خطاست پنجهء مسکین ناتوان بشکست

نترسد آنکه بر افتادگان نبخشاید ؟

که گر ز پای در آید ، کسش نگیرد دست

هر آنکه تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت

دماغ بیهده پخت و خیال باطل بست

ز گوش پنبه برون آر و داد خلق بده

و گر تو می ندهی داد ، روز دادی هست

بنی آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضو ها ر ا نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی .....

 

خدایش بیامرزاد .....

  



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.