هر روز یک داستان کوتاه 32 .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

جمعه 10 تير 1390
ن :

هر روز یک داستان کوتاه 32 .....

سلام .....

یکی بود ، یکی نبود

زیر گنبد کبود ، از بخت بد تو این دیار

ترسی از خدا نبود .....!!!

 

چوپان قصهء ما هرگز دروغگو نبود ...!!!

او تنها بود و از فرط تنهایی ،

فریاد : " آی گرگ ، وای گرگ ... "

سر می داد ، افسوس که هیچکسی

تنها یی اش را درک نکرد و همه در پی

گرگ بودند ، گرگ گرسنه .....!!!

در این میان فقط گرگ فهمید که ،

چوپان تنها ست ..........!!!!!

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.