به یاد کودکی .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

چهار شنبه 15 تير 1390
ن :

به یاد کودکی .....

سلام .....
 
توی ده شلمرود ،
حسنی تك و تنها بود .
حسنی نگو ، بلا بگو ،
تنبل تنبلا بگو ،
موی بلند ، روی سیاه ،
ناخن دراز ، واه واه واه .
نه فلفلی ، نه قلقلی ، نه مرغ زرد كاكلی ،
هیچكس باهاش رفیق نبود .
تنها روی سه پایه ، نشسته بود تو سایه .

باباش میگفت :
- حسنی میای بریم حموم ؟
- نه نمیام ، نه نمیام
- سرتو میخوای اصلاح كنی ؟
- نه نمیخوام ، نه نمیخوام

كره الاغ كدخدا ،
یورتمه میرفت تو كوچه ها :
- الاغه چرا یورتمه میری ؟
- دارم میرم بار بیارم ، دیرم شده ، عجله دارم .
- الاغ خوب نازنین ،
سر در هوا ، سم بر زمین ،
یالت بلند و پرمو ، دمت مثال جارو ،
یك كمی به من سواری میدی ؟
- نه كه نمیدم
- چرا نمیدی ؟ (!)
- واسه اینكه من تمیزم .
پیش همه عزیزم .
اما تو چی ؟
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !

غازه پرید تو استخر .
- تو اردكی یا غازی ؟
- من غاز خوش زبانم .
- میای بریم به بازی ؟
- نه جانم .
- چرا نمیای ؟
- واسه اینكه من ، صبح تا غروب ، میون آب ،
كنار جو ، مشغول كار و شستشو .
اما تو چی ؟
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !

در واشد و یه جوجه
دوید و اومد تو كوچه .
جیك جیك زنان ، گردش كنان
اومد و اومد ، پیش حسنی :
- جوجه كوچولو ، كوچول موچولو ،
میای با من بازی كنی ؟
مادرش اومد ،
- قدقدقدا
برو خونه تون ، تورو بخدا
جوجهء ریزه میزه
ببین چقدر تمیزه ؟
اما تو چی ؟
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !

حسنی با چشم گریون ،
پاشد و اومد تو میدون :
- آی فلفلی ، آی قلقلی ،
میاین با من بازی كنین ؟
- نه كه نمیایم نه كه نمیایم
- چرا نمیاین ؟
فلفلی گفت :
- من و داداشم و بابام و عموم ،
هفته ای دوبار میریم حموم .
اما تو چی ؟
قلقلی گفت :
- نگاش كنین .
موی بلند ، روی سیاه ، ناخن دراز ، واه واه واه !

حسنی دوید پیش باباش :
- حسنی میای بریم حموم ؟
- میام ، میام
- سرتو میخوای اصلاح كنی ؟
- میخوام ، میخوام
- حسنی نگو ، یه دسته گل
تر و تمیز و تپل مپل

الاغ و خروس ، جوجه و غاز و ببعی
با فلفلی ، با قلقلی ، با مرغ زرد كاكلی
حلقه زدن ، دور حسنی .
الاغه میگفت :
- كاری اگر نداری ، بریم الاغ سواری .

خروسه میگفت :
- قوقولی قوقو . قوقولی قوقو ؟
هرچی میخوای فوری بگو .
مرغه میگفت :
- حسنی برو تو كوچه .
بازی بكن با جوجه .
غازه میگفت :
- حسنی بیا ،
با هم دیگه بریم شنا .

توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود
 
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.