غریبانه (10) .....
شعر ، ادبیات ، طنز ، انتقادی و اجتماعی ، داستان های کوتاه و آموزنده ، متن ترانه ها ..... Poetry ، Lyrics of Songs ، Literature ، Irony ، The Community ، Critical & Social

چهار شنبه 15 تير 1390
ن :

غریبانه (10) .....

     سلام بر عشق ، که

هر چه نوشت ، او نوشت .....

 

دلم گرفت و آسمون دل تو سیا شد 

ابری اومد بین من و تو جا شد 

دست تو که پرنده های خوبی رو ناز میکرد 

یکدفه از دست دل بیکس من رها شد 

آتیش نشوندی به دلم وقتی که گفتی میری 

نمیدونی.فکرش اومد .تو دل من چه ها شد 

غریب و بی نشون شدم  تو دریا 

غروب شد و شهر ستاره ها شد ..... 

 

" س.خ غریب "

 



نظرات شما عزیزان:

فاطمه
ساعت17:13---17 تير 1390
با سلام وبلاگتون خيلي قشنگه اميدوارم موفق باشيد.
پاسخ:سلام ..... ممنون از نظر لطف شما


غریب
ساعت23:30---16 تير 1390
سلام

مصرع اول رو جا انداختید که



دلم گرفت و آسمون دل تو سیا شد . . .



ممنون که منو قابل میدونید

از اینکه با شما همکاری میکنم خوشحالم



من جواب بازدیدکنندگانتونو میدم

پاسخ:سلام ..... ممنون که تذکر دادید .....


دختر آدم
ساعت0:25---16 تير 1390
*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***____من آپم____________***
_***______مشتاق نيم نگاهي_***
__***_______هرچند گذرا____***
___***_________________***
____***______________ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
______________*


دختر آدم
ساعت0:24---16 تير 1390
سلام شعر زیبایی نوشته اید
لطفا آپ می کنید خبر بدید ممنون میشم
کاش هرگز این دلم رسم و رسوم دل سپردن را نمی دانست

کاش می دانست دل سپردن را ولی

دل از کسی با غم بریدن را نمی دانست

کاش هرگز این دلم معنای ذات عشق ورزیدن نمی دانست

کاش می دانست عشق ورزیدن ولی

عشق،همراه تنفر برگزیدن را نمیدانست

کاش این دل در سرای غم تکیدن،غربت و تنها نشستن را نمی دانست

کاش می دانست تنهایی گزیدن را ولی

یاد یار مهربان از یاد بردن را نمی دانست

کاش هرگز این دلم اندر مسیر عشق سرخوردن نمی دانست

کاش می دانست این لذت ولی

اندر مسیر عشق با سر بر زمین خوردن نمی دانست



کاش شب ها این دلم در حسرت فردا نبود

در دل شب با ستاره غصه خوردن را نمی دانست

کاش می دانست دوستی با هر دلی نتوان گزید

سادگی، یکرنگی و همراز بودن را نمی دانست

کاش آن لحظه که دلدار همچو سنگ

بشکند آئینه دل را به ننگ

این دل بشکسته و صد چاک من

بهر آرامش ز خود خون گریه کردن را نمی دانست

کاش بهر هر دلی دلدار زیبایی نبود

کاش این دل از ازل بستن،بریدن را نمی دانست

کاش این دل نیک می دانست دانستن جفاست

کاش هرگز این همه دانستنی ها را نمی دانست


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دل درد غروب و آدرس deldardeghoroob.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.